به گزارش دیده بان، نسلکشی و پاکسازی قومی از تلخترین فجایع تاریخ بشریت است؛ هنگامی که حقوق انسانی پایهای افراد به عمد و به شکل سیستماتیک نقض میشود، این جنایتهای غیرانسانی رخ میدهد. یکی از روشهای مخرب نسلکشی، محروم کردن جمعیتها از منابع حیاتی مانند غذا و آب است که منجر به گرسنگی کشنده و مرگ تدریجی میشود. در این گزارش، به روشی سازمانیافته و هدفمند برای ایجاد نسلکشی از طریق گرسنگی و پاکسازی قومی نگاهی دقیق خواهیم داشت. این متن با هدف آگاهیبخشی و هشدار نسبت به چنین سیاستهایی ارائه میشود تا جهانیان از ابعاد این فجایع بیشتر بدانند و جلوی تکرار آنها گرفته شود.
شما اگر بخواهید یک نقشه راه برای طراحی یک نسلکشی از طریق گرسنگی و پاکسازی قومی ترسیم کنید؛ قطعا مراحل زیر در الگوی شما کاربرد دارند:
۱. انتخاب لحظه مناسب
فرض کنید سالهاست که همسایگان خود را از سرزمینشان بیرون راندهاید، خانهها و زندگیشان را به اشغال درآوردهاید، آنها را سرکوب و به قتل رساندهاید. دادگاههای بینالمللی بارها این اقدامات را غیرقانونی اعلام کردهاند. اما هیچیک از اینها اهمیت نخواهد داشت وقتی که برای اولین بار این همسایگان برای اخذ حقشان به شما هجوم بیاورند. در آن لحظه، رسانههای غربی با تمام قوا داستان را به گونهای جلوه میدهند که گویی تاریخ از همین نقطه شروع شده است و شما صرفاً در حال دفاع از خود هستید.
۲. اعلام آشکار قصد کشتار از طریق گرسنگی
در این مرحله، باید صراحتاً اعلام کنید که قصد دارید همسایگان را از طریق محروم کردن از غذا، آب و برق از بین ببرید. آنها را «حیوانات انسانی» بنامید و شاهد باشید که بسیاری از سیاستمداران غربی این اقدامات را «حق دفاع از خود» میدانند. رسانهها این روایت را تکرار میکنند، در حالی که عملاً مسیر کمکهای انسانی را مسدود کردهاید و هیچ واکنش جدیای از سوی جامعه جهانی مشاهده نمیشود.
برای نمونه، تصویری از مسدود کردن ورود کمکهای انسانی به غزه توسط نیروهای اسرائیلی در گذرگاه کرم شالوم (فوریه ۲۰۲۴) موجود است.
۳. شروع آهسته و کنترلشده
زمان به نفع شماست. ابتدا اجازه دهید مقدار کمی کمک وارد شود، اما در همان حال به لکهدار کردن سیستم کمکرسانی بینالمللی بپردازید؛ سیستمی که سالهاست در جامعه فلسطینی جایگاه شفاف و معتبری دارد. ادعا کنید که این سیستم توسط «تروریستها» نفوذ یافته است تا اعتماد عمومی را خدشهدار کنید.
۴. تخریب منابع جایگزین
با این ادعا، حتی بدون نیاز به ارائه مدرک، به تخریب انبارهای ذخیره، مراکز توزیع و آشپزخانههای عمومی بپردازید. نانواییهای خصوصی، زمینهای کشاورزی، دامها و قایقهای ماهیگیری را هدف قرار دهید تا تمام منابع غذایی جایگزین نابود شود. بدین ترتیب، کنترل کامل بر کمکهای قطرهچکانی خواهید داشت که به جمعیتی شدیداً در معرض سوءتغذیه میرسد.
۵. ورود به فاز نهایی پاکسازی
در نهایت، ورود کمکهای بینالمللی را کاملاً متوقف کنید. برای این کار به داستانی «بشردوستانه» نیاز دارید تا چهره خود را از زیر فشارها حفظ کنید. خطر اصلی تصاویر کودکان گرسنه و بیمار است که میتواند افکار عمومی را بر علیه شما تحریک کند. اما باید محکم بایستید و بار دیگر ادعا کنید که «تروریستها» کمکها را میدزدند، بدون اینکه مدرکی ارائه دهید. رسانهها آمادهاند تا درباره «گرسنگی» صحبت کنند، بدون اینکه اشاره کنند که این گرسنگی نتیجه برنامهریزی و سیاستهای عمدی شماست. آنها ممکن است حتی قحطی را ناشی از خشکسالی یا مشکلات کشاورزی جلوه دهند، در حالی که حقیقت کاملاً متفاوت است.
امروز آنچه در غزه رخ میدهد، فقط یک درگیری نظامی نیست؛ بلکه نمونهای دردناک از رنج انسانهایی است که از ابتداییترین حقوق خود، مثل غذا، آب، دارو و امنیت، محروم شدهاند. وقتی یک ملت برای زنده ماندن تلاش میکند اما راههای ورود کمک بسته میشود، مراکز درمانی هدف قرار میگیرند و منابع غذایی نابود میشوند، نمیتوان این وضعیت را چیزی جز یک فاجعه انسانی دانست.
گرسنگی دادن عمدی به مردم، محروم کردن کودکان از شیر خشک و بیمارستانها از برق، هیچ توجیهی ندارد. اینها تصمیماتی برنامهریزیشده هستند، نه اشتباهات تصادفی. و سکوت در برابر این واقعیت، به معنای همراهی با آن است.
مردم غزه، مثل همه انسانها، حق زندگی با کرامت دارند. آنها مادر، پدر، کودک، دانشآموز و بیمار هستند — نه «تروریست». نباید اجازه داد روایتهای تحریفشده، چهره واقعی این درد را پنهان کنند.
۶۰۰ روز جنگ و آمارهایی حیرت برانگیز از جنایت اسرائیل
۶۰۰ روز کشتار در غزه را ممکن است در یک لحظه به زبان بیاورید. اما برای نوار غزه اینچنین سپری نشده است. ۶۰۰ روز که سنگینتر از روزهای مانند خود در هرجا و در هر زمانی دیگر و سنگینتر از هر آنچه بوده است که به ذهن بشر خطور کند. این ۶۰۰ روز را ساکنان غزه لحظه به لحظه و جنایت به جنایت و بمبارانی پس از بمبارانی دیگر و شهید به شهید و با گرسنگی و بی عملی زندگی کردند و فصلهای همه اینها یکی پس از دیگری باهر طلوع و غروب خورشید بوده است.
حساب و کتاب این ۶۰۰ روز سنگین میباشد که نهادهای حقوقی و قضایی بین المللی آن را به نسل کشی در غزه توصیف کردند.
۶۰۰ روز که تعداد شهیدان در آن از ۵۴ هزار تن فراتر رفته است و آمارهای زخمیها به ۱۲۳ هزارتن رسیده است و افزون بر آن بیش از ۱۰ هزار نفر هم مفقود الاثر زیر آواری هستن که برداشته نشده است یا به طور کل سرنوشتی نامعلوم دارند. اینها فقط اعداد و ارقامی نیستند بلکه جانها و انسانهایی هستند که هرکدام از آنها زندگی و رویایی داشته است که ماشین جنگ رژیم صهیونیستی با کشتار یا مصدومیتی بی سابقه در نتیجه انواع سلاحهای به کار رفته این رویا را نابود کرد.
نگاهی عمیق به آمار و ارقام این شهیدان از ابعادی بدتر در خصوص چرخه مرگ جاری در غزه طی این ۶۰۰ روز پرده بر میدارد.
۳۱% از این شهدان کودکانی بودند که تعدادشان بالغ بر ۱۶ هزار و ۶۰۰ کودک بوده است و این افراد در قالب کسانی بودهاند که پیکرهایشان با میانگین کشته شدن هر کودک در هر ۴۰ دقیقه به بیمارستانها رسیده است.
۱۷% از شهیدان از زنان بودند که تعدادشان به ۹ هزار تن با میانگین کشته شدن هر ۷۰ دقیق یک زن رسیده است.
اشغالگران رژیم بیش از ۲۱۰۰ خانواده را از لیست ثبت احوال حذف کردند و افزون بر آن بیش از ۵ هزار و ۱۲۰ خانواده دیگر فقط یک شخص از آنها زنده باقی مانده است.
بیش از ۴۱ هزار کودک پدر و مادر خود یا یکی از آنها را از دست دادند و در کنار آن از ۱۴ هزار و ۵۰۰ زن هم بیوه شدهاند.
این رویدادها طی بیش از ۱۲ هزار جنایت رخ داده است و جنگندههای اشغالگران و پهپادهای آنان طی ۶۰۰ روز فقط به کشتار بی ضابطه و بی هدف بسنده نکردند بلکه به حملاتی ویژه به افراد متعددی از نیروهای انسانی متخصص اقدام نمودند.
وزارت کشور در نوار غزه اعلام کرد بیش از ۱۴۱۱ تن از کادر پزشکی و درمان و افزون بر ۱۱۳ نفر از سازمان امداد و نجات شهید شدند و در نتیجه بمباران و حملات مستقیم و محاصره ۳۸ بیمارستان از حالت کاربردی به طور کلی و جزئی خارج شدند.
تلاش فشرده اشغالگران همچنان برای ارتکاب تمام این کشتارها و همه این جنایتها و برای به دور ملندن آن از چشمان جهانیان با تمام توان خود بودن است و در نتیجه میانگین حمله به خبرنگاران در این جنگ بی سابقه بوده است و ۲۲۰ خبرنگار شهید و ۴۰۹ تن زخمی شدند.
ورودهای زمینی و یورشهای پی درپی به مناطق و بیمارستانها فقط شهدان و زخمیهایی از خود برجایی نگذاشته است بلکه تعداد بازداشتیها از ساکنان نوار غزه از زمان آغاز جنگ به ۶۶۳۴ رسیده است که با انواع شکنجه و آزار و مورد استفاده واقع شدن به عنوان سپرهای انسانی روبه رو شدند.
با این آمار و تفاسیر به نظر می رسد که اکنون بیش از هر زمان دیگر، وظیفه جامعه بینالملل، رسانهها و شهروندان آگاه آن است که صدای قربانیان باشند، نه توجیهگر جنایتکاران. برای جلوگیری از تکرار تاریخ، باید آن را بیپرده روایت کرد، همانگونه که هست. با انسانیت، با حقیقت، و با صدای بلند.
منبع: خبرگزاری دانشجو