موسسه راهبردی دیده بان، زمانه کنونی را «عصر ارتباطات» مینامند؛ در این عصر رسانهها میتوانند به عنوان ابزار و عدوات قدرتمندی در اختیار سازمانها، گروهها و دولتها قرار گیرند. امروزه گروههای تکفیری و تروریستی از رسانههای مختلف و فناوریهای پیشرفته روز بهویژه اینترنت برای نشر آموزههای خود و جذب نیرو استفاده میکنند. در این نوشته میخواهیم به همین موضوع بپردازیم یعنی استفاده نیروهای تروریستی و تکفیری از فضای مجازی و رسانهها.
تکفیریها، دارای عقاید سلفی و منش اخوانی هستند. تشکیلات آنها به صورت شبکهای و فاقد مرکزیت است و به شخصیت خاصی وابسته نیست؛ بنابراین اگر گروهی از آنها متلاشی شود، به گروههای دیگر آسیبی نمیرسد. این گروهها امروز فعالیت وسیعی در کشورهای مختلف دارند؛ افغانستان، پاکستان، عراق، سوریه. مهمترین گروههای تروریستی در عراق و سوریه شامل داعش، جبهه النصره، گروه توحید و جهاد، جبهه اسلامی آزادیبخش سوریه، ارتش آزاد سوریه و سایر تشکیلات کوچک و متوسطی نظیر شورای مجاهدین عراق و انصار السُنه هستند که هر یک براساس مبانی فکری در چارچوب تفکرات افراطیون سلفی و با هدف گسترش ایدههای وهابی، تکفیری و ضد شیعی سر بیرون آوردهاند.
تکفیریها مدتهاست برای رساندن پیام یا انتشار فیلمهای عملیات نظامی خود از شبکه اینترنت بهره بردهاند، آنان همچنین از شبکههای اجتماعی به ویژه «توئیتر» و «فیسبوک» به منظور جذب نیرو، جمعآوری پول، بحث و گفتوگو و هماهنگی راهبردی با یکدیگر و عضوگیری از میان جوانان مسلمان استفاده کرده یا از «اسکایپ» برای مصاحبه با افراد داوطلب عضویت یا تبادل آرا درباره تاکتیکهای نظامی استفاده میکنند. برخی نیز از وبسایت «یوتیوب» برای نشان دادن موفقیتهای خود در عملیات جنگی یا مستندسازی بهره میبرند، در واقع یوتوپ یک صحنه فرضی برای تمرین است.
ویژگیهای شبکههای اجتماعی
شبكه هاي اجتماعي مجازي، پديده هايي هستند كه در محيط اينترنت ظهور كرده اند و ماهيت آن ها وابسته به ماهيت اينترنت است. مي توان گفت كه ابداع اينترنت فقط يك تحول در عرصه فناوري نيست، بلكه نمايانگر تغيير و تحولات در نوع نگاه به هستي و انسان است. البته اين تغيير و تحولات فكري و نگرشي، تافته جدا بافته از ديدگاه هاي رايج نيست، بلكه به نظر مي رسد ظهور اينترنت و واقعيت يافتن زندگي مجازي، موجب شده تا طيفي از نظريات رايج در باب هستي و انسان بيشتر مطرح شود. آن طيف از نظريات، ديدگاه هاي پساساختارگرايانه است كه معتقدند در دوران كنوني حيات، روايت هاي بزرگ و فراگير پايان يافته است.
هر چند که گمان میرفت توسعه وسایل ارتباطی و شبکههای اجتماعی فقط برای یک هدف پاک یعنی مرتبط ساختن مردم با یکدیگر در دهکده جهانی کوچک محل زندگی انسانها باشد، اما این ارتباط یک طرف منفی نیز دارد که همان استفاده رهبران گروههای تروریستی از آن برای جذب نیرو و طراحی عمليات در پایتختها و شهرهای دور است.
فضاي مجازي مرز بين انسان و ماشين را برداشته است. ريشه اين بحث در مجازي بودن واقعيت در صفحه اينترنت است كه از آن به واقعيت مجازي تعبير مي شود. قابليت اينترنت در شبيه سازي سه بعدي، غوطه-ورسازي رايانهاي و ديداري-شنيداري از واقعيت يا تصورات واقعيت براي مدت طولاني، موجب شده تا برخي بين انسان و رايانه مرزي قائل نباشند و فضاي مجازي را محيطي تلقي كنند كه در آن، انسان بدن گوشتي خود را فراموش مي كند، كنار مي گذارد و در نهايت از آن عبور كرده و مي تواند بدون آن و تنها متكي بر هوش و تخيل نيز زيست كند.
«يارون لاينر» نظريه پرداز واقعيت مجازي فراتر از اين را مي گويد. او در كتاب «شما يك ابزارك نيستيد» هشدار مي دهد كه ارتباطات اينترنتي، به صورتي گله وار افراد را درون «عشيره هاي مجازي متضاد» دستهبندي مي كنند. واقعاً مبناي خصومت آن ها با يكديگر چندان مهم نيست، بلكه اينترنت است كه جزئيات اختلافي را برجسته مي سازد و افراد را نسبت به آن ها حساس مي کند. وي هشدار مي دهد كه اين موضوع، موجب افزايش خصومت هاي اجتماعي مي شود.
قابليت هاي اين محيط موجب تقويت اين گرايش ها مي شود: گرايش گريز از مركز؛ به صحنه آمدن هويت هاي متعدد، متكثر و ناشناخته با سلايق مخصوص به خود؛ عبور فرد از مرزهاي عرفي و قانوني و بي اعتبار شدن مراجع و الگوهاي عرفي و قانوني در محيط مجازي در اثر كم رنگ شدن ارتباطات واقعي و اصالت يافتن ارتباطات بر مبناي علاقه مندي در محيط مجازي. اين وضعيت در شبكه هاي اجتماعي مجازي و از جمله فيسبوك با شدت بيشتري همراه است.
فيس بوك در مقايسه با يوتيوب و توئيتر محيطي با قابليت هاي چندگانه است و فرد در اين محيط يك سوژه منفعل نيست، بلكه اين محيط با قابليت هاي موجود، كنش و تحرك فرد را در ابعاد مختلف برمي انگيزد. فيسبوك همچون ساير شبكه هاي مجازي، خارج از سلطه دولت هاست و دولت ها تنها مي توانند از طريق فيلترينگ عضويت افراد در اين شبكه ها را محدود كنند. اما مديريت اين شبكه ها و محتواي منتشرشده در آن-ها، در دست مديران آمريكايي اين شبكه هاست. اين موضوع در كنار عضويت رايگان افراد در اين شبكه ها و از جمله فيس بوك موجب شده تا هر نوع سخن، عكس و فيلمي در اين محيط منتشر شود. در فيس بوك، دنيايي از اطلاعات رسمي و غيررسمي وجود دارد كه از سوی اعضا منتشر شده و برخاسته از علايق و دريافت آن ها از وقايع اطراف است. ويژگي بارز اين محيط، تكثر اطلاعات، ديدگاه ها و نظرات است و محيطي با ويژگي عدم برخورداري از اصول ثابت است. اساساً فيس بوك محل مقابله با اصول ثابت و به چالش كشيدن آن هاست. در اين محيط، ايده ها و اصول ثابت در معرض نقد و شكاكيت قرار مي گيرند و هيچ نقطه مركزي و ثابتي در امان از نقد و نظر و شك و ترديد باقي نميماند.
فضاي باز نقد و نظر در كنار قابليت بي زماني و بي مكاني فيس بوك، موجب تشديد روند تمركززدايي مي-شود. هويت در فيس بوك نه تنها سيال است؛ بلكه هر فرد مبتني بر تعداد علايق واقعي خود، هويت هاي مختلف كسب مي كند. فضاي مجازي و فيس بوك هويت فرد را محصولي برساخته و فاقد شالوده و اساسي از قبل موجود، نشان ميدهد.
اهداف گروههای تکفیری
دست غرب به ویژه آمریکا و اسراییل در حمایت و تجهیز و پشتیبانی تسلیحاتی و اطلاعاتی از گروههای تکفیری همچون داعش روشن است. گروههای تکفیری با پشتیبانی مادی و معنوی حامیان خود اهدافی چون مخدوش کردن چهره واقعی اسلام، گسترش اسلامهراسی و نفرت از مسلمانان در غرب، ایجاد تفرقه بین امت اسلامی، دامن زدن به اختلافات شیعه و سنی، انحراف افکار عمومی از قضایای اسلامی مهم مانند قضیه فلسطین، هموار کردن راه برای حمله نظامی کشورهای غربی به بهانه مبارزه با تروریسم، از بین رفتن امنیت داخلی و ایجاد جنگهای داخلی در کشورهای اسلامی و در نتیجه گسترش ناامنی در منطقه و تهدید منافع ملی کشورها را دنبال مینمایند.
کارکرد شبکههای اجتماعی برای گروههای تکفیری
با توجه به ویژگیهای شبکههای اجتماعی و ارزان بودن به کارگیری آنها از یک سو و اهداف گروههای تکفیری و تروریستی از سوی دیگر، این محیط بستر مناسبی برای پیادهسازی اهداف این گروه میباشد. بررسی استفاده گروههای تکفیری از شبکههای اجتماعی نیز روند رو به رشد اهداف و انگیزههای آنها و افزایش استفاده از فضای مجازی را نشان میدهد، در این راستا گروههای تکفیری اهداف مختلفی در استفاده از فضای مجازی دارند. از مهمترین کارکرد شبکههای اجتماعی برای گروههای تکفیری میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1- ایجاد رعب و وحشت
رسانههای جمعی هنگامی که خشونتها را به صورت عریان و واضح به نمایش میگذارند به نوعی سبکهای هالیودیسم را تداعی میکنند؛ یعنی تخیلاتی که ما در فیلمها به دنبال آن بودیم به راحتی به وسیله داعش به واقعیت تبدیل شده است و مخاطب در معرض آن قرار میگیرد. رسانههای جمعی و شبکههای اجتماعی علاوه بر رسالت خبر رسانی و آگاهی بخشی در ترویج ایدئولوژیهای افراطی و نادرست نقش پر رنگی دارند. برخی رسانهها خواسته یا ناخواسته به بزرگ جلوه دادن گروهی مانند داعش کمک میکنند و به آنها اعتبار و اهمیت میبخشند. رسانههایی که به راحتی در اختیار همه مردم جهان است میتواند به تریبونی برای تروریستها و افراطیون تبدیل شود که تمام فعالیتهای خود را در لحظه مخابره کند.
نیروهای داعش در تمامی عملیاتهای مهم خود مجهز به وسایل پیشرفته فیلمبرداری و عکاسی بوده که به محض رصد صحنه مدنظر، آن را شکار کنند. تقریباً همه فرماندهان میانی و ارشد این نیرو به «دوربینهای فیلمبرداری کوچک» مجهز هستند.
تیم رسانه ای داعش در حمله خود به استان «صلاح الدین» و قبل از آن تصرف موصل، به گونهای کاملاً حرفهای اقدام به بروزرسانی تمامی اکانتهای فعال خود در شبکههای اجتماعی کرد. این بهروزرسانی به حدی بود که به طرفداران خود در سراسر دنیا این پیام را میرساند که آنها در حال پیشروی بدون کنترل و محدودیت هستند. داعش به موازات سقوط موصل اقدام به انتشار نشریه الکترونیکی خود کرد. این نشریه الکترونیکی که بیشتر قسمتهای آن مربوط به نحوه چگونگی درگیری با نیروهای دولتی عراق است در بسیاری از صفحات خود به صحنههای خشن اعدامهای خیابانی نیروهای پلیس و امنیتی عراق پرداخته است.
برخی از صفحات اینترنتی وابسته به تکفیریهای سوریه نیز به انتشار اخبار از سازمانهای جهادی و عملیاتی اقدام کرده و واکنش این گروهها نسبت به مسایل و اخبار و تحولات مختلف را نیز منتشر میکنند. صفحات رسمی جبهه النصره و داعش و جماعت انصار الشام از جمله مهمترین این شبکههاست. برخی سایتهای خبری شامل خبرگزاری اسلامی «حق» و سایت «قضایا و اخبار امت» و صفحات تبلیغاتی «ابن تیمیه» و مؤسسه تبلیغاتی «الفاروق» و شبکه «مراسلون» و کنگره «المنبر الاعلامی» و کارگاه «شموخ الاسلام» از جمله سایتهای فعال این زمینه است.
2- عضوگیری (جذب نیرو)
الف- جوانان
جوانان همانطور که نیروی کار بالقوه و سرمایههای یک جامعه به شمار میروند، به طور ذاتی دارای تفکرات رادیکال و معترض هستند. شبکههای اجتماعی به علت ماهیت خود و فضایی که در اختیار مخاطبین قرار میدهند امکان رد و بدل شدن هیجانات و تخلیه روحی را برای مخاطب بوجود میآورد و به علت گستردگی و حجم بالای شمار مخاطبین، امکان کنترل آن وجود ندارد. جوان هم به علت هیجانات سیاسی و اجتماعی در معرض انواع تبلیغات ایدئولوژیک قرار میگیرد که زمینه جذب شدن به افراطیگری را فراهم خواهد کرد. از منظر روانشناسی و جامعهشناسی سنین جوانی اصولاً برای بسیاری از انسانها با چالشهای فکری همراه است که اگر به درستی هدایت نشده یا سرکوب شود میتواند زمینه انحطاط فکری و بیهویتی را برای جوان بوجود بیاورد بحرانهای اجتماعی و بیکاری و حتی نفوذ تفکرات افراطی از عوامل مهم جذب جوانان به تفکرات افراطی است.
امروزه کشورهای غربی با چالشی به نام پیوستن جوانانشان به تروریستهای داعش مواجه میشوند. گروهی مثل داعش با صرف هزینههای هنگفت و وعده اشتغال و حتی تامین نیازهای جنسی جوانان آنها را به این ایدئولوژی نزدیک و از آنها برای اهداف خشونتآمیز خود استفاده میکند. مهمترین عامل شکل گیری این جریانها نسلکشی مسلمانان است. به طور قطع داعش نه طرفدار سنیهاست و نه طرفدار هیچ شاخه دیگری از اسلام. آنها به دنبال یک نسلکشی حساب شده هستند. سایتها و صفحات در شبكههای اجتماعی به جوانان نحوه فرار و خارج شدن از كشور را آموزش میدهند. آنان با حرکات هیجانی خود مثل سر بریدن خبرنگار آمریکایی و انتشار گسترده آن در رسانهها میتوانند بخشی از جوانان را از طریق تخلیه هیجانات نامطلوب که در این سنین وجود دارد جذب کنند. اگر از دید ارتباطی و شناسایی زبان بدن حتی به صحنه نماز خواندن سرکردگان داعش که از رسانهها پخش میشود نگاه کنید میتوانید به راحتی متوجه شوید که شخص نمازگزار اصلاً اعتقادی به حرکاتی که در قالب نماز انجام میدهد ندارد و بنیان این گروهها برپایه حرکات نمایشی منتسب به اسلام است.
گروههای تروریستی و تکفیری سوری نیز به دنبال استفاده از سایتهای اجتماعی برای ترویج پیامهایی برای اطمینان بخشیدن به افرادی است که در عزیمت به سوریه مردد هستند. آنها سعی دارند اینگونه وانمود کنند که حضور آنها در کنار نیروهای مبارز سوری ابعاد مختلف زندگی آنها را دچار چالش نمیکند. آنها همواره سعی دارند وجههای جذاب از جهاد در سوریه ارائه داده و مواضع خندهدار یا لحظات اجتماعی را بین اعضای گردانهای مختلف به تصویر کشیده و منتشر میکنند. آنها امکان دسترسی به غذای خوب و ازدواج و دیگر مزایای مبارزه در سوریه را ترویج میکنند و به این ترتیب سعی دارند عناصر بیشتری به ویژه جوانان را برای مبارزه به سوریه ترغیب نمایند.
این گروهها در چند مرحله جوانان را از طریق اینترنت جذب میکنند. مرحله اول این است که رهب دینی و اعتقاد ایشان را متهم میکنند و برای خراب کردن چهره آنان با عنوان دوستی با کفار و تعطیل شرع خداوند تلاش میکنند. در مورد علما، نیروهای امنیتی نیز همین شیوه را به کار میبرند. سپس دروغهایی درباره آنان برای خراب کردن چهره ایشان رواج میدهند. در مرحله دوم با وعدههای منوی و مادی دروغین تنها راه رسیدن به رستگاری و نجات را در گرو پیوستن به خودشان نشان میدهند.
ب- زنان
در آغاز گروههای تکفیری از جمله داعش به دلیل تفکرات افراطی خود به شدت از پیوستن و عضویت زنان جلوگیری میکرد. تکفیریهای فعال در شبکههای اجتماعی از زنان میخواستند تنها از راه کمک مالی یا درخواست از مردانشان برای پیوستن به داعش، به این گروه یاری برسانند. آنها میگفتند زنان در جنگ جایی ندارند؛ باوجود آنکه نگاه داعش به مقوله زنان برگرفته از بنیانهای وهابی و سلفی است اما به مرور، این رویه در میان تکفیریها تغییر کرد و این گروه نگاهی استراتژیک را در این باره در پیش گرفته و کارکردهای مختلف و متنوعی را برای زنان -با رویکرد بهره برداری و بهره کشی و در پوشش های گوناگون- در نظر گرفت. این تغییر رویکرد از آنجا ناشی شد که داعش به زعم خود به تشکیل یک دولت در عراق و سوریه نزدیک شد و حضور زنان را برای عملکرد دولت لازم دانست؛ بنابراین، تقاضای پیوستن زنان پزشک، پرستار و مهندس افزایش یافت. پس از تصرف رقه از سوی داعش در سال ۲۰۱۳ نیز تکفیریها گروهی از زنان را مأمور اجرای قوانین خود درباره زنان این شهر کردند. عدهای از زنان هم برای بازرسی زنان شهر در پایگاههای امنیتی به کار گرفته شدند.
هرچند کمپین داعش در شبکههای مجازی برای عضوگیری از میان زنان خارجی به اندازه اقداماتش برای جذب مردان پیشرفته نیست، اما اصولاً نیازی هم وجود ندارد. زنانی که به این گروه جذب میشوند، خود از میان دیگر زنان نزدیک به خود افرادی را پیدا کرده و به عضویت ترغیب میکنند. این افراد خود اقدام به ایجاد صفحاتی در توئیتر برای ترغیب دیگر زنان میکنند.
«ام لیث»، یکی از زنانی که در توئیتر اینگونه اقدامات را انجام میدهد، در صفحه خود مینویسد: «مهمترین مشکل برای پیوستن زنان به داعش، مخالفت خانوادههایشان است.» وی در این زمینه به زنانی که میخواهند در داعش عضو شوند توصیههایی میکند. مقامات انگلیسی میگویند، «ام لیث» نام مستعار «اقصا محمود» است که در نوامبر سال گذشته از گلاسکو گریخت و به داعش پیوست.
گروههای تروریستی علاوه بر استفاده از مهارت شغلی نیروی یدی زنان برای روحیه دادن به اعضای خود و حتی برای جذب اعضای جدید، از جاذبه جنسی زنان نیز استفاده میکنند. بصورت کلی در سطوح پایینتر از زنان خواسته میشود که نیازهای جنسی مردان را برآورده کنند، خانهداری کنند و نسل بعدی داعش را پرورش دهند. نقش برخی دیگر تسهیل تجارت جنسی، ارزیابی زنان دیگر یا تدارک ازدواج موقت است. فروش زنان غیر مسلمان و ایجاد درآمد از این ناحیه نیز از دیگر نقشهای تعریف شده داعش در حوزه زنان است.
گروههای تکفیری از حربه وعده اعطای جایگاه والا به زنان برای جذب زنان و دختران استفاده میکنند. در تصویری که آنها از این خلافت جدید ارائه میدهند زنان انواع و اقسام مشاغل و وظایف را برعهده دارند.
شبکههای اجتمای داعش را حکومت موعود و ایده آل معرفی میکنند، از اینرو بستر اینترنت و شبکههای اجتماعی مجازی بهترین و کاربردیترین ابزار برای جذب زنان است؛ قشری که میتوانند بیشترین منافع و جذابیتها را برای این گروه شبه نظامی به ارمغان بیاورند. روند جذب زنان و دختران در شبکههای اجتماعی صرفاً از طریق زنان عضو این شبکهها صورت میپذیرد که حداقل 500 عنصر فعال را در بر میگیرد. تکتیک جذب داعش در این بخش بر اساس همسانپنداری است.
املیث در اینباره میگوید: «نقش ما حتی از نقشی که برای زنان در صدر اسلام در نظر گرفته شده بود، مهمتر است. اگر ما خواهرانی با عقیده و درک درست نداشته باشیم که به منظور هجرت و کسب رضایت الله، مشتاق قربانی کردن همۀ هوسهایشان و دست کشیدن از خانوادهها و زندگیشان در غرب باشند، آنگاه چه کسی نسل بعدی شیرها را تربیت کند؟»
داعش با تبلیغات گسترده خود در فضای مجازی قلمرو خود را بهشتی عاری از تبعیض و رهایی از رسوم و فرهنگ مردسالارانۀ برای زنان ترسیم مینماید. ام لیث این زن داعشی در وبلاگش شرح میدهد که در قلمروی تحت اختیار داعش، زنان به علت حجاب اسلامی تمسخر نمیشوند و با «احترام و شرف» با آنها برخورد میشود.
گروه تروریستی داعش همچنین به تازگی نشریهای تخصصی در فضای مجازی با عنوان «kybernetik» را با هدف آموزش نحوه مشارکت عناصر خود در جنگ الکترونیک علیه غرب منتشر کرده است. این گروه تروریستی، اقدامات هکرهای وابسته به خود را نوعی «جهاد شرعی» میداند و در همین راستا، پیش از این، نشریه «دابق» را برای آموزش عناصر خود به منظور چگونه هککردن حسابهای کاربری و صفحات مخالف این گروهک تروریستی در «فیسبوک»، «توئیتر» منتشر کرده بود.
به هر حال، مجموعه این موارد نشان میدهد که گروهی مثل داعش با استفاده از شبکههای اجتماعی، فعالیتهای خود را به سوی عضوگیری از زنان نیز گسترش داده و می خواهد از این راه، کارهای جدیدی در زمینه ساخت آنچه دولت اسلامی عراق و شام میخوانند، انجام دهند.
اظلاعات آماری
گزارشهای سرویسهای اطلاعاتی جهان غرب نشان میدهند که شمار جوانان کشورهای غربی از قبیل بريتانيا، آلمان، هلند و فرانسه در میان عناصر وابسته به گروه «داعش» و «جبهه النصره» در خاک سوريه از مرز سه هزار نفر گذشته است.
مرکز منطقهای مطالعات راهبردی در قاهره مقالهای نوشته است: «گروههای افراطی در سوریه از سایتهای اجتماعی برای اهداف متعدد از جمله تقویت توانمندیهای نظامی برای مقابله با دولت بشار اسد و جذب نیروی انسانی جدید و تبادل اطلاعات و تجربه با سایر گروههای مبارز استفاده میکنند، آنها بیانیههای مختلف خود را نیز از طریق این سایتها منتشر میکنند.»
در این راستا یک گزارش صادر شده از مرکز بینالمللی بررسی افراطگرایی که در دانشگاه پادشاهی لندن در نیمه آوریل گذشته منتشر شد، نشان داد که گروههای جهادی در سوریه افزایش قابل توجهی در رویکرد خود به سمت سایتهای اجتماعی پیدا کردهاند تا از این طریق نیروهای جدید را به خدمت گیرند. بر اساس این گزارش 11 هزار مبارز از طریق اینترنت وارد سوریه شدهاند که از میان آنها 1900 نفر از اروپا بودهاند. در میان اروپاییها نیز بیشترین تعداد متعلق به فرانسه بوده که 421 نفر را شامل میشود و بعد از فرانسه، انگلیس با 366 نفر، بلژیک با 269 نفر و آلمان با 249 نفر در رتبههای بعدی هستند. این گزارش تأکید کرد که درگیریهای سوریه نخستین درگیری در نوع خود است که عناصر مسلح در آن به وسیله شبکههای اجتماعی جذب میشوند.
بر اساس این گزارش که 190 صفحه اینترنتی وابسته به مبارزان غربی در سوریه را بررسی کرده، برخی از دعوتکنندگان به فعالیتهای افراطی در آمریکا و استرالیا و انگلیس نقش اساسی در ترویج رویکردهای جهادی و تشویق جوانان کشورهای غربی به مبارزه در سوریه داشتهاند. این گزارش تاکید میکند که 5/61 درصد از حسابهای فعالان جذب اینترنتی وابسته به داعش و 5/17 درصد از صفحات وابسته به عناصر جبهه النصره است و تنها 2 درصد از این صفحات برای ارتش آزاد سوریه و گردان التوحید و احرار الشام تبلیغ میکنند.
البته میزان پذیرش رویکردهای جهانی صفحات اینترنتی نیز متفاوت است و مقبولیت هواداران این صفحات در انگلیس به 4/25 درصد، در فرانسه به 14 درصد، در آلمان به 3/12 درصد و در سوئد 8/8 درصد، در هلند 7 درصد و در بلژیک به 3/5 درصد رسیده است. در مجموعی از کشورهای اروپای شرقی شامل آلبانی و بوسنی و بلغارستان و کوزوو و مقدونیه و صربستان نیز 1/6 درصد با دعوتهای جهاد در سوریه ابراز همبستگی کردهاند.
از سوی دیگر گزارش صادره از سوی آکادمی مطالعات رسانهای خاورمیانه در واشنگتن که در 18 آوریل گذشته منتشر شد، نشان داد که تحولی ساختاری در گفتمان رویکردهای جریانهای تکفیری در راستای جذب عناصر افراطی ایجاد شده است و این گروهها بیشتر بر روی صنعت جذابسازی جهاد در سوریه به وسیله تمرکز بر قدرت ادامه زندگی عادی در سوریه مانند استفاده از تکنولوژیهای روز و همچنین استفاده از غنیمتهای جنگی، آسان شدن ازدواج، تهیه غذا و خودروهای ویژه مینمایند. آنها همچنین از طریق سایتهای اجتماعی اقدام به توزیع تصاویر و فیلمهایی از فعالیتهای به ظاهر اجتماعی و روزمره خود کرده و آنها را به صورت گسترده در صفحات سایتهای اجتماعی از جمله فیسبوک و توییتر و اینستاگرام و یوتیوب منتشر میکنند.
یک بررسی دیگر از دانشگاه دوبلین در ژانویه سال 2014 نشان داد که در سال 2013 کامنتها در زمینه درگیریهای داخلی در سوریه 75 درصد افزایش یافته است. علاوه بر اینها 619 صفحه در سایت یوتیوب راهاندازی شده که به وسیله آنها هزاران ویدئو از فعالیتهای میدانی گروههای تکفیری و ارتش آزاد در سوریه منتشر میشود. برخی از این ویدئوها بیش از 7/1 میلیون مخاطب و دانلود داشته است.
نتیجهگیری
داعش آنگونه که ما فکر میکنیم انسانهایی از اقشار بیسواد یا کم سواد جامعه خود نیستند. بیشتر فرماندهان، رؤسا و حتی جنگجویان این جماعت تروریستی یا تحصیلکرده کشورهای خود یا حتی بورسیه سایر کشورها بودهاند. فضای مجازی این امکان را برای داعش فراهم میکند که از سرمایهاجتماعی سایر ملل به نفع خود استفاده کند. در حقیقت داعش صرفاً به دنبال نیروی نظامی نیست او بدنبال همراه کردن افکار عمومی هم نیست؛ چراکه اگر قرار بود افکار عمومی را بدست آورد نباید سر یک انسان میبرید و روی سینهاش میگذاشت او به دنبال سرمایه اجتماعی است. در سرمایه اجتماعی همانگونه که ابزار مادی و فیزیکی اهمیت دارند مثلا بمب و موشک برای داعش، شبکههای اجتماعی نیز دارای ارزش هستند و این امر میتواند موجب بهرهوری داعش شود. این امر نیازمند پژوهشهای بیشتری است.
منابع
ديويد بل، نظريهپردازان فرهنگ سايبري، ترجمه مهدي شفيعيان، تهران، دانشگاه امام صادق(ع)، 1390
داود رجبي، قاب جادو؛ آسيب هاي اينترنتي در غرب، تهران، مركز پژوهش هاي صدا و سيما،1389
مهسا ماه پیشانیان،" شبکه های اجتماعی و آسیب های سیاسی و روانی"، فصلنامه ره آورد نور، شماره 35، 1394
حمزه عالمي چراغعلي ،" نقش شبكه هاي اجتماعي مجازي در جنگ نرم"،ماهنامه بصيرت، 17/11/1391
ویمر، راجر دی و جوزف آر دومینیک، تحقیق در رسانه های جمعی، ترجمه سیدکاووس امامی، تهران، سروش، 1389.
http://www.mashreghnews.ir/fa/print/307980
http://dana.ir/News/11886.html
http://www.imna.ir/fa/doc/interview/161861/
http://fararu.com/fa/news/250881