نقدی بر اساس منویات رهبری
برداشت جدیدی از شورای امنیت ممکن است ؟!

"United Nations Security Council" یا همان "شورای امنیت ملل متحد" یکی از ارکان سازمان ملل متحد است که به ظاهر وظیفه پاسداری از امنیت و صلح بین‌ المللی را به عهده دارد.

به گزارش دیده بان، بر اساس منشور سازمان ملل متحد، حیطه قدرت شورای امنیت شامل اعزام نیروهای پاسدار صلح، تصویب تحریم‌ های بین‌ المللی، و اعطای اجازه استفاده از نیروی نظامی علیه کشورهای متخاصم است. تصمیم‌ های این شورا به صورت قطعنامه ‌های شورای امنیت اعلام می‌ شود.

وظایف و اختیارات مکتوب و خاص شورای امنیت

مسئول اولیّه حفظ صلح و امنیت بین‌ المللی؛ توصیه روش‌ های مسالمت‌ آمیز حل و فصل اختلافات بین‌ المللی؛ تأسیس ارکان فرعی که برای انجام وظایف خود لازم می‌ داند؛ توسل به قوه قهریه برای حفظ یا اعاده صلح در صورت لزوم؛ تنظیم برنامه برای تأسیس سیستمی برای هدفمندی استفاده از تسلیحات نظامی و نظارت بر آن؛ تحقیق، تجزیه و تحلیل هر وضعیتی که باعث افت جهانی یا افزایش تنش شود؛ فراخوانی اعضا برای اعمال کردن تحریم‌ های اقتصادی و سایر ابزارهایی که با توسل به زور ارتباطی ندارد در جهت جلوگیری یا توقف هر نوع تجاوز و عملی کردن تصمیم ‌های شورا؛ به کارگیری نظام قیمومت بین‌ المللی در صورت ضرورت در مناطق استراتژیک؛ تعیین وجود تهدید به صلح یا اقدام تجاوز کارانه و ارائه توصیه درباره این‌ که چه اقدامی باید صورت گیرد؛ دعوت از طرف ‌های مربوطه برای پیروی از اقدامات موقتی که برای پیشگیری از وخامت اوضاع ضروری یا مطلوب به نظر می ‌رسد.

آن چه در بالا مشاهده میکنید بخشی از شناسنامه و اختیارات و وظایف بنیادین شورای امنیت سازمان ملل می باشد. وظایفی که به زعم مسئولین آن به نحو احسن تا به حال انجام شده است و همچنان هم جریان دارد. اما سوالی که مطرح می شود این است که چه قدر این اساس نامه و به طور کل فلسفه تشکیل این شورای بین المللی بر اساس موازین صلح طلبانه و عدالت جویانه بوده است. و بعد از آن هم تا چه مقدار در مقام اجرا، صلح طلبی و عدالت جویی رعایت شده است.

شورای امنیت سازمان ملل به طور تمام و کمال در لابلای بیانات مقام معظم رهبری تعریف، تشریح و نقد شده است که در ادامه به نکات بیانات تا ده سال قبل ایشان اشاره میکنیم.

رهبر معظم انقلاب در شانزدهمین اجلاس سران کشورهای عدم تعهد در تهران(1391) درباره ماهیت شورای امنیت سازمان ملل فرمودند :

«شوراى امنيت سازمان ملل داراى ساختار و سازوكارى غير منطقى، ناعادلانه و كاملاً غير دموكراتيك است؛ اين يك ديكتاتورىِ آشكار و يك وضعيت كهنه و منسوخ و تاريخ مصرف گذشته است. با سوء استفاده از همين سازوكار غلط است كه آمريكا و همدستانش توانسته‌اند زورگوئيهاى خود را در لباس مفاهيم شريف بر دنيا تحميل كنند. آنها ميگويند «حقوق بشر»، و منافع غرب را اراده ميكنند؛ ميگويند «دموكراسى»، و دخالت نظامى در كشورها را به جاى آن مى ‌نشانند؛ ميگويند «مبارزه با تروريسم»، و مردم بى‌دفاع روستاها و شهرها را آماج بمبها و سلاحهاى خود ميسازند. در نگاه آنها، بشريت به شهروندان درجه ‌ى يك و دو و سه تقسيم ميشوند. جان انسان در آسيا و آفريقا و آمريكاى لاتين ارزان، و در آمريكا و غرب اروپا گران قيمت ‌گذارى ميشود. امنيت آمريكا و اروپا مهم، و امنيت بقيه ‌ى بشريت بى‌ اهميت دانسته ميشود. شكنجه و ترور اگر به دست آمريكائى و صهيونيست و دست‌ نشاندگان آنها صورت گيرد، مُجاز و كاملاً قابل چشم‌پوشى است. زندانها ى مخفى آنها كه در نقاط متعددى در قاره‌هاى گوناگون شاهد زشت‌ترين و نفرت‌انگيزترين رفتارها با زندانيان بى ‌دفاع و بى ‌وكيل و بى ‌محاكمه است، وجدان آنان را نمى‌ آزارد. بد و خوب، كاملاً گزينشى و يك طرفه تعريف ميشود. منافع خود را به نام «قوانين بين‌المللى»، و سخنان تحكم‌ آميز و غير قانونى خود را به نام «جامعه ‌ى جهانى» بر ملتها تحميل ميكنند و با شبكه ‌ى رسانه ‌اىِ انحصارىِ سازمان ‌يافته، دروغ هاى خود را راست، و باطل خود را حق، و ظلم خود را عدالت‌ طلبى وانمود ميكنند و در مقابل، هر سخن حقى را كه افشاگر فريب آنها است، دروغ، و هر مطالبه‌ ى بر حقّى را ياغيگرى مي نامند.»

مقام معظم رهبری در دیداری جداگانه و در حاشیه ی اجلاس سران جنبش عدم تعهد، موضع خودشان را نسبت به شورای امنیت سازمان ملل به دبیر شرقی این سازمان اعلام نمودند:

«متأسفانه ترکیب سازمان ملل متحد معیوب است و زورگوترین قدرت‌های دنیا که دارای سلاح اتمی و سابقه‌ی استفاده از آن نیز هستند، بر شورای امنیت مسلط شده‌اند.»

این اساس خراب و ساختار معیوب و دور از اهداف روی کاغذ، فلسفه ای دارد.

حضرت آیت الله خامنه ای در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی (1391) در همین باب فرمودند:

«ملتهای مسلمان در طول دهها سال تحت سلطه و ستم مستکبران عالم قرار داشتند. جنگهای بین‌المللی که بین قدرتهای مستکبر عالم واقع شد، از اروپا شروع شد؛ استعمارگران عالم به جان هم افتادند، اما ملتهای مسلمان را، ملتهای این منطقه را درگیر تبعات و مشکلات این جنگها قرار دادند. دنباله ‌ی همین جنگها بود که زائده‌ ی خطرناکِ مهلکِ صهیونیستی در منطقه ‌ی حساس ما، میان کشورهای اسلامی و در قلب دنیای اسلام به وجود آمد. به دنبال همین جنگها بود که بنای غلط و هندسه‌ی معیوب سازمان ملل و شورای امنیت و دولتهای دارای حق وتو شکل گرفت. یعنی همان دستها و سرپنجه ‌های خونینی که آن جنگهای مهلک را به راه انداختند، به دنبال آن خواستند اختیار دنیا را به دست بگیرند و این منطقه ‌ی حساس و مهم و سرشار از نعمت و مرکز اتحاد بالقوه‌ی دنیای اسلام را تحت سیطره‌ی خود درآورند؛ و همین کار را کردند. ما غافل بودیم؛ ملتهای مسلمان در خواب بودند؛ به آنها هجوم آورده شد؛ سرنوشت آنها با مشکلات پیچیده و عظیمی که هنوز درگیر آن مشکلاتند، در آمیخته شد. ما غفلت کردیم. سران کشورهای اسلامی در یک روزگاری غفلت کردند و فریب بازی قدرتها را خوردند.»

آیت الله خامنه ای در نقد ناکارآمدی شورای امنیت به دلیل تناقض در عملکرد و گفتار در چهارمین کنفرانس حمایت از فلسطین (1387) فرمودند:

«شورای امنیت، یک روز اشغال فلسطین به وسیله‌ی گروههای تروریست جرّار را سریعاً به رسمیت شناخت و نقشی اساسی را در پیدایش و تداوم این ظلم تاریخی بازی کرد، و پس از آن چندین دهه همواره در برابر نسل‌ کشیها، آواره ‌سازیها، جنایت های جنگی و انواع جرائم گوناگون دیگر آن رژیم، سکوت رضایت‌آمیز کرد، و حتی هنگامی ‌که مجمع عمومی رأی به نژاد پرست ‌بودن صهیونیسم داد، نه تنها با آن همراهی نکرد، که در عمل ۱۸۰ درجه با آن فاصله گرفت. کشورهای زورگوی عالم که برخوردار از عضویت دائم در شورای امنیت‌اند از این مجمع جهانی همچون ابزار استفاده میکنند.

نتیجه آنکه نه تنها این شورا به کار امنیت در جهان کمکی نمیکند بلکه هرجا که قرار است مفاهیمی همچون حقوق‌بشر یا دموکراسی و امثال آن، وسیله‌‌ی زیاده‌طلبی و سلطه‌ی بیشتر آنان گردد، ‌به کمک ایشان میشتابد و بر کارهای نامشروع آنان پوششی از فریب و دروغ میافکند.»

عملکرد شورای امنیت سازمان ملل در بحران های اخیر منطقه جنوب غربی آسیا آنقدر سیاه و سوگیرانه است که دیگر برای هر کسی مشخص میشود در پشت پرده ی ژست صلح طلبی کدخداهای دنیا، صرفا منفعت طلبی پنهان شده است، آن هم به هر قیمتی...

رهبری معظم انقلاب در نقد شورای امنیت سازمان ملل در مورد عملکرد خجالت آور آن سازمان، راجع به بحران یمن و حمله سعودی به این کشور در جمع دانشجویان (1394) فرمودند:

«غرب لیبرال، یعنی آزادی ‌خواه و آزادی ‌گرا، لب از لب وا نکرده! یک قطعنامه سازمان ملل، شورای امنیّت منتشر کرد که جزو ننگ‌ آمیزترین قطعنامه ‌های سازمان ملل است که فراموش نمیشود. به‌جای اینکه بمباران‌کننده را محکوم کند، بمباران ‌شونده را محکوم کرد! اینها لیبرال ‌اند؛ لیبرالیسم یعنی این! حالا یک عدّه‌ای آدمهای ساده‌لوح داخلی خودمان، سینه چاک میکنند و مقاله مینویسند و عکس‌ هایشان را چاپ میکنند در حمایت از این شیوه ‌ی حکومتی و شیوه‌ ی زمامداری و جامعه ‌داری و مانند اینها، مبنیِ بر دروغ و فریب و خیانت و بی‌تفاوتی در مقابل ظلم و بلکه شرکت در ظلم.»

نه تنها امروز و در وسط بحران جنگ های سیاسی منطقه بلکه از مدت ها پیش زبان خیر خواه نظام برای اصلاح امور جهان سردمداران را نصیحت نموده است.

حضرت‌ آیت ‌الله‌ خامنه ‌ای‌ در دیدار با آقای کوفی عنان(1379)، با تأکید بر این‌ که‌ سازمان‌ ملل‌ متحد حقیقتا می ‌تواند در مسایل‌ خاورمیانه‌ نقش‌ ایفا کند افزودند:

«ما از مواضع‌ سازمان‌ ملل‌ و شورای‌ امنیت‌ راضی‌ نیستیم‌ زیرا در حل‌ مسایل‌ جهانی‌، معیارهای‌ یکسانی‌ به‌ کار گرفته‌ نمی‌شود.»

در حقیقت شورای امنیت سازمان ملل آنقدر بوی دست نشاندگیش درآمده است که دیگر قابل انکار نخواهد بود. نفاق از سر تاپای آن را گرفته است و دیگر قطعنامه ها و موضع گیری های بین المللی این شورا برای اهل خرد بیشتر به جک می ماند.

آیت الله خامنه ای درجمع فرماندهان بسیج سراسر کشور (1392) در همین راستا اضافه کردند:

«صدّام ]مواد شیمایی را[ از آمریکا وارد کرد؛ کمک کردند؛ البتّه از جاهای دیگر هم خریده بود، امّا پانصد تُن مادّه‌ی شیمیایی مرگ‌آور قابل تبدیل به گاز خردل را صدّام از آمریکا تهیّه کرد و به کار برد؛ بعد هم که میخواستند علیه او در شورای امنیّت قطعنامه صادر کنند، آمریکا مانع شد. رفتار منافقانه یعنی این؛ اینجا سلاح شیمیایی میشود خطّ قرمز، آنجا سلاح شیمیایی - چون در مقابل نظام مستقلّ اسلامی است، چون در مقابل ملّتی است که حاضر نیست زیر بارِ آمریکا برود - میشود یک امر مجاز که باید به آن کمک هم کرد! این بخشی از خصوصیّات و شاخصها است؛»

علی ای حال همواره سیاست های بین المللی جمهوری اسلامی ایران در برابر سازمان های بین المللی ظالم و مزدور، بر اساس آزادگی و ظلم نا پذیری بوده است. تا جایی که رهبر معظم انقلاب در جمع زایران و مجاوران حرم رضوی (1386) خطاب به استکبار جهانی فرمودند:

«استفاده‌ ی ابزاری کردن از شورای امنیت سازمان ملل، برای قدرتهای مقابل ملت ایران زیان به بار خواهد آورد. این را من بگویم؛ اگر قرار باشد بخواهند از شورای امنیت استفاده ‌ی ابزاری کنند، و بخواهند این حق مسلّم را از این راه ندیده بگیرند، ما تا امروز آنچه را که انجام دادیم، بر طبق قوانین بین ‌المللی انجام دادیم؛ اگر آنها بخواهند بی ‌قانونی کنند، ما هم میتوانیم بی ‌قانونی کنیم و خواهیم کرد. اگر بخواهند با تهدید و اعمال زور و خشونت رفتار کنند، بدون تردید بدانند ملت ایران و مسئولین ایران در مقابل دشمنانی که به آنها تعرض کنند، از همه‌ ی ظرفیت خود برای ضربه زدن استفاده خواهند کرد.»

زیر بار تهدید ها نمی رویم و با نصایح و روشنگری های رهبر عظیم الشان انقلاب در مقابل تهدید های واهی شورای امنیتی چنین نا کار آمد و دست نشانده می ایستیم.

«حالا تهدید شورای امنیت کردند، انگار شورای امنیت آخر دنیاست. ما هم شورای امنیت چشیده هستیم. در جنگ تحمیلی، آن روزی که عراقی ها چند هزار کیلومتر خاک ما را زیر پا داشتند، همین شورای امنیت قطعنامه صادر کرد که بایستی جنگ را تمام کنید، دفاع و مقاومت نکنید؛ ما هم چون برخلاف مصالح کشورمان بود، قبول نکردیم. هر وقت برخلاف مصالح کشور باشد، قبول نمی کنیم. ملت ما ایستاده است. (بیانات مقام معظم رهبری در جمع زائران و مجاوران حرم رضوی (1385))»

حمایت تمام قد جمهوری اسلامی از حق طلبی و ایستادگی در برابر شورای امنیت نیز از لابلای کلام رهبری معظم این کشور پیداست.

همانگونه که در دیدار با رئیس جمهور اندونزی (1386)، ایشان حرکت اندونزی را در قبال نپذیرفتن و تسلیم نشدن مقابل قطعنامه‌ ی اخیر شورای امنیت، حرکتی خوب و شجاعانه توصیف کردند و افزودند:

«به طور یقین این نوع تصمیم‌ گیری بر اعتبار یک ملت و دولت می ‌افزاید.»

منبع، ریشه




انتهای متن/

یکشنبه, 08 شهریور 1394 ساعت 12:50

نظر شما

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید