کتاب‌شناسی و نفوذ
جاسوسی توسط دوستان ظاهر فریب

قضیه گزنکو نشان داد که انگلستان تا چه حد از نیات دوستان ظاهری خود غافل مانده بود.

به گزارش موسسه راهبردی دیده‌بان، پس از مطرح‌شدن مسئله زمینه‌های نفوذ در کشور توسط مقام معظم رهبری و شرایط منطقه‌ای، لازم به نظر می‌رسد که برخی از مؤلفه‌های مربوط به جاسوسی، نفوذ و امنیت، جهت آشنایی و تبیین برای فضای عمومی جامعه مطرح‌ شود و همچنین در راستای آن بصیرت افزایی را نیز مدنظر قرار داد.

دیده‌بان این مسئله را در قالب کتاب‌شناسی‌های امنیتی مربوط به سرویس‌های جاسوسی غربی بالاخص آمریکا ارایه می‌دهد.

در این گزارش به کتاب"کانادا و آغاز فعالیت ضدجاسوسی در جنگ سرد" نوشته «اچ.ال. بلاک و رادنر» که در کشور کانادا منتشر شده است می‌پردازیم.

 

عملیات‌های جاسوسی و ضدجاسوسی یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های جنگ سرد است. دو به ظاهر ابر قدرت آن زمان یعنی آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی در جهت حفظ بلوک خود و در عین حال تضعیف دیگری، فعالیت‌های اطلاعاتی گسترده‌ای انجام دادند. کتاب حاضر به فعالیت‌های اطلاعاتی یکی از کشورهای بلوک غرب یعنی کانادا در زمان جنگ سرد پرداخته است و به طور خاص به فرار «ایگور گزنکو» از سفارت اتحاد جماهیر شوروی در اوتاوا پایتخت کانادا می‌پردازد. به این اقدام واکنش‌های متفاوتی نشان داده شد. در واقع این اقدام ایگور گزنکو کانادا را به صورت جدی وارد بازی‌های اطلاعاتی دوران جنگ سرد نمود.

هکتور مکنزی در مقاله ابتدایی کتاب به طور خاص به نقش «ویلیام لیون مکنزی کینگ» به عنوان وزیر خارجه وقت کانادا اشاره کرده است. وی نقش بسیار مؤثری در اتخاذ رهیافت محتاطانه از سوی کانادا ایفا کرد. البته کینگ در ابتدا دچار سوء‌ظن و تردید بود اما پس از بازجویی از گزنکو نسبت به راستین بودن اقدام او متقاعد شد. از مباحث گزنکو و اسنادی که او با خود به همراه آورده بود، چنین برداشت می‌شد که شبکه‌ای وسیع از جاسوسان تحت هدایت وابسته نظامی اتحاد جماهیر شوروی در حال فعالیت است. کینگ خیلی زود از ترکیب و جزئیات این شبکه جاسوسی آگاهی یافت و طی دو سفر به واشنگتن و لندن، متحدان کانادا را از این مسأله آگاه کرد.

مقاله دوم این کتاب به بررسی بازتاب واکنش اطلاعات انگلستان نسبت به قضیه گزنکو می‌پردازد. تحول جنگ جهانی دوم به جنگ سرد باعث رکود در فعالیت‌های اطلاعاتی انگلستان شد. این کشور در زمان جنگ جهانی دوم بیش از هر کشور دیگری به جمع‌آوری اطلاعات در مورد دشمنان خود پرداخته بود. قضیه گزنکو نشان داد که انگلستان تا چه حد از نیات دوستان ظاهری خود غافل مانده بود، امری که در این زمان امروز هم با تکرار تاریخ در حال اتفاق است. نکته قابل تأمل اینکه اگر دوستان ظاهری این‌گونه هستند، پس از دشمنانی که عنادشان علنی است چه انتظاری می‌توان داشت. پس عدم اطمینان بهترین راه‌حل و علاج این درد است.

پس از ورود اتحاد جماهیر شوروی به جنگ جهانی دوم برخی از بلند‌پایه‌ترین افسران «ام.آی.5» نسبت به تهدید جاسوسی اتحاد شوروی هشدار دادند؛ اما به این هشدارها وقعی نهاده نشد. افرادی نظیر کیم فیلبی و راجر هولیس نقش تعیین کننده‌ای در نحوه پاسخ انگلستان داشتند. سرویس اطلاعات انگلستان حتی در رسیدگی به اظهارات گزنکو نیز دچار سردرگمی بود. گزنکو طی اظهاراتی افشا کرد که دو عامل شوروی با اسم رمز «الی» در حال فعالیت هستند که یکی از این عوامل به سرعت شناسایی شد؛ اما شناسایی عامل دیگر و برملاشدن مسأله او تا دهه 1980 به طول انجامید.

جان فاکس در مقاله‌ای دیگر به بررسی تأثیر مسأله گزنکو بر اقدامات ضدجاسوسی اف.بی.آی و روابط امنیتی این سازمان با کانادا پرداخته است. در سال 1945، شواهد نفوذ اطلاعاتی اتحاد جماهیر شوروی در آمریکا و کانادا باعث تکاپوی این دو کشور شد. در واقع باید اشاره داشت که روابط اطلاعاتی کانادا و آمریکا به عنوان دو همسایه تقویت شد.

در مطلب بعدی به بررسی فصول دیگر این کتاب و رابطه اطلاعاتی بین انگلیس، کانادا و آمریکا خواهیم پرداخت.




انتهای متن/

یکشنبه, 03 بهمن 1395 ساعت 13:35

نظر شما

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید