چاپ کردن این صفحه

اسناد منتشر نشده
سه راه تاریخی پیش روی گروهک منافقین

علی‌رغم تحلیلی که به خورد هوادارن می‌داد خود به‌خوبی می‌دانست که خشم فزاینده مردم به‌زودی گریبان سازمان را خواهد گرفت بنابراین اتخاذ راه دوم و نشستن به امید فرصت مناسب به‌مثابه آب در هاون کوبیدن بود.

به گزارش موسسه راهبردی دیده بان،بازخوانی اسناد تاریخی در سالهای که پیش روی داریم می تواند اقدام جالبی در مواجه با تحریف ساختاری تاریخ ایران، که توسط شبکه های ماهواره ای و گروه های معارض بصورت جدی پیگیری می شود،باشد.

نشریه رویدادها و تحلیل که از ماه های آغازین انقلاب اسلامی تواست برخی فعالان و روزنامه نگاران عرصه رسانه ای آن ایام بصورت مستمر منتشر می گردید،از جمله اسنادی تاریخی است که علاوه بر اینکه تاکنون هیچ یک از نهادها و رسانه های داخلی اقدامی در جهت انتشار محتوای آن نکرده اند،مطالب ناب و تحلیل های دقیقی از روزهای سخت انقلاب در مواجهه با گروهک ها و جریان های سیاسی دارد.

متن زیر به تحلیلی دقیق در دهه 1360 اشاره دارد که نکات آینده پژوهی گروهک منافقین را در خود گنجانده بود.

تحلیل ذیل به سه راه پیش روز منافقین اشاره دارد که جالب توجه است.

الف: دست کشیدن از نفاق و روی آوردن به انقلاب اسلامی. که این راه با توجه به ماهیت سازمان و رهبران آن غیرممکن می‌نمود. خصوصاً اینکه برای تصمیم‌گیری در این زمینه (اگر هم برفرض محال سازمان خواستار آن بود) جلب موافقت مراکز دیگری نیز ضروری بود که این عوامل نه‌تنها در اختیار رهبران سازمان نبودند بلکه همان‌طور که امروزه پرده از واقعیت امور برداشته‌شده است سازمان در اختیار آنان بود. (این مسئله و اصولاً عواملی که منجر به تشکیل شورای ملی مقاومت شده در کتاب تروریسم ضد مردمی که قبلاً از سوی دفتر سیاسی تهیه و منتشرشده است دقیقاً موردبررسی قرارگرفته است).

ب: ارائه روش کج دار و مریض و نشستن به امید فرصتی مناسب! این را نیز از سوئی با توجه به نفرتی که در مردم به علت آگاهی از چهره واقعی سازمان پدید آمده بود و از سوی دیگر به علت پایداری و وفاداری در حد ایثار و ازجان‌گذشتگی مردم به انقلاب اسلامی و رهبری آن نمی‌توانست موردپذیرش رهبران سازمان قرار گیرد. اگرچه رهبران سازمان می‌کوشیدند تا درگیری مردم با هوادارن خود را ناشی از تحریک مسئولین جمهوری اسلامی قلمداد کنند ولی خود می‌دانستند که اگر جلوگیری و ممانعت مسئولین نمی‌بود مردم مجالی برای کوچک‌ترین حرکت سازمان نیز باقی نمی‌گذاشتند. همان‌گونه که پس از واقعهی 30 خرداد 1360 و به‌اصطلاح زمان ورود سازمان به فاز نظامی به اثبات رسید. (واقعیت ماجرا در این درگیری‌های خیابانی به‌طوری‌که بعدها اعضای دستگیرشده اعتراف کردند چیز دیگری بود. سازمان با علم به انزجار مردم نسبت به خود هواداران بیچاره را به بهانه‌های مختلف و عمدتاً فروش نشریه به خیابان می‌فرستاد و اطمینان داشت که رفتار آن‌ها خشم مردم را برانگیخته و زمینه را برای درگیری فراهم می‌آورد سردمداران نفاق از این حرکت هدف‌های عمده‌ای را دنبال کرده‌اند که از آن جمله‌اند: پاشیدن تخم کینه در دل‌های هواداران نسبت به افراد حزب‌اللهی، مظلوم‌نمایی، القاء این نکته به هواداران که نظام تاب تحمل ما را ندارد و خصوصاً روی نکته اخیر تکیه داشت زیرا با القائات بعدی این مسئله که ناشی از آگاهی مردم نسبت به چهرهٔ واقعی آنان بود را این‌طور تحلیل می‌کرد که حزب‌اللهی‌ها را مسئولین جمهوری اسلامی سازمان‌دهی کرده و به درگیری می‌فرستند و این حرکت آها به خاطر ترس و وحشتی است که از سازمان در دل داشته و می‌دانند که آگاهی مردم از مشی و ایدئولوژی سازمان سبب گرایش ما به آن‌ها خواهد شد. و بدین ترتیب ضمن اینکه هواداران را برای سوءاستفاده‌های بعدی آماده می‌کردند زشتی این حرکت را نیز با این انگیزه که سبب بیداری مردم و پیوستن آن‌ها به جریان مترقی سازمان خواهد شد برای هواداران قابل‌تحمل می‌نمودند. لازم به تذکر است که سازمان در آستانه ورود به فاز نظامی اعلام داشته بود کار توضیحی و تبلیغاتی با موفقیت به اتمام رسیده است و دل‌های مردم با ما است! و تنها با شروع مرحله نظامی و جنگ خیابانی!!‌ است که جو ارعاب شکسته و مردم در حمایت از ما به خیابان‌ها خواهند ریخت!؟)

به‌هرحال رهبری سازمان راه دوم را نیز امیدوارکننده نمی‌دید زیرا علی‌رغم تحلیلی که به خورد هوادارن می‌داد خود به‌خوبی می‌دانست که خشم فزاینده مردم به‌زودی گریبان سازمان را خواهد گرفت بنابراین اتخاذ راه دوم و نشستن به امید فرصت مناسب به‌مثابه آب در هاون کوبیدن بود. و بدین ترتیب سازمان بر این عقیده بود که راه دوم نهایتاً همان نتیجه‌ای را به بار خواهد آورد که انتخاب راه سوم تحقق آن را سرعت بخشید با این تفاوت که درراه سومی که به آن روی آورد روزنهٔ امیدی نیز می‌دهد.

ج: راه سوم که سازمان با تحلیل از شرایط موجود به آن روی آورد پیوستن آشکار به اردوگاه امپریالیزم بود. انتخاب این را با توجه به ماهیت سازمان، عمل کرده و خصوصیات رهبری آن امری اجتناب‌ناپذیر بود. (به‌منظور بررسی ماهیت شورای ملی مقاومت و جایگاه آن در معادلات امپریالیستی مروری اجمالی به پاره‌ای از عوامل و شرایطی که پیوستن آشکار سازمان به اردوگاه غرب را تسریع کرده و یا به‌عنوان مقدمه‌ای برای این حرکت بکار گرفته‌شده ضروری به نظر می‌رسد.)




انتهای متن/

در همین زمینه بخوانید:

سه شنبه, 23 تیر 1394 ساعت 09:48