آن سینگلتون:
اطلاعات منافقین برای کارشناسان براندازی ایران خواهان ندارد

وافق هسته‌ای ایران به طرز غیرقابل بازگشتی چشم‌انداز سیاسی را تغییر داده است. چون گذشته سازمان مجاهدین خلق، دیگر برای تلاش‌های چند کارشناس تغییر رژیم مورد نیاز نیست و خواهان ندارد.

موسسه راهبردی دیده بان، خانم «آن خدابنده (سینگلتون)» از مؤسسه مشاوران استراتژی خاورمیانه و همسر «مسعود خدابنده» از جداشدگان سازمان منافقین است.

او کتاب «ارتش خصوصی صدام» را در سال 2003 تألیف کرده است و در نگارش کتاب همسرش «زندگی اردوگاه اشرف» (2011) دستیار نویسنده بوده است. وی اکنون از گردانندگان و نویسندگان سایت ایران اینترلینک است و فعالیت‌های گسترده حقوق‌بشری علیه فرقه تروریستی رجوی فعالیت دارد.

اصالت اروپایی سینگلتون به وی کمک کرده تا گروهک رجوی را با توجه به معیارهای افکار عمومی در اروپا نقد کند و این مهم نیز باعث شده که منافقین از فعالیت‌های رسانه‌ای و حقوقی وی و همسرش خدابنده در اروپا به شدت متضرر شوند.

آنچه در ذیل می‌خوانیم یادداشتی از ایشان در نقد ادعاها و اقدامات سازمان منافقین در حوزه حقوق بشر است.

دفاع از حقوق‌بشر یک فعالیت جالب توجه است. مدافعان حقوق‌بشر در تعقیب اهداف خود جایگاه اخلاقی بالائی کسب می‌کنند و این البته بر موقعیت آنان تأثیر می‌گذارد. اما مانند هر موضوع دیگری، قبل از اینکه تظاهر هر کسی را که دم از حقوق‌بشر می‌زند قبول کنیم، باید انگیزه‌های وی را مورد بررسی قرار دهیم. از همه این‌ها گذشته، باید خود فرد را، پیش از آنکه به پیام‌های قاطعش گوش دهیم، ارزیابی نماییم.

در واکنش به «روز جهانی علیه مجازات اعدام» (۱۰ اکتبر)، مریم رجوی رهبر فرقه‌ای بدنام از این موقعیت استفاده کرده و خطاب به یک جمع خاص ـ که به این منظور گردآورده شده بود ـ اظهار نمود که مخالف مجازات اعدام است.

این واقعاً برای هزاران عضو سابق و در حقیقت فعلی فرقه بدنام تروریستی مجاهدین خلق که وی رهبر آنست یک خبر تازه بود. سازمان مجاهدین خلق مریم رجوی نه تنها ۰۰۰‚12 ایرانی و ۰۰۰‚25 عراقی را در جریان برنامه تغییر رژیم کشته است، بلکه در داخل گروه، رجوی شخصاً مسئول کشتار و شکنجه فرا‌قضایی بی‌شمار اعضا در پشت درهای بسته فرقه می‌باشد.

بنابراین، چه چیزی می‌تواند در پس این چرخش ناگهانی باشد؟ آیا رجوی یکباره تغییر عقیده داده است؟ و اگر چنین است، آیا او صادقانه نسبت به همه مرگ‌های داخل مجاهدین خلق ـ که وی شخصاً مسئول آنست ـ پشیمان می‌باشد؟ آیا او واقعاً در خصوص گذشته خود متأسف است؟ آیا وی حالا در برابر هزاران عضو سابق سازمانش که قربانیان نقض فجیع حقوق‌بشر ـ که وی و همسرش مقصر آن هستند ـ عذرخواهی خواهد کرد؟

به دلایل متعدد چنین چیزی محال است. حداقل اینکه به عنوان رهبر یک فرقۀ کنترل ذهن، چنین اعترافی به گناه، همه اساس و پایه‌های سازمانش را تضعیف خواهد کرد و مابقی اعضای آسیب‌پذیر مغزشویی‌شده را به سوی سلامت روانی سوق خواهد داد.

آیا به دلایلی قابل باورتر نیست یک موضع فریبکارانه با انگیزه سیاسی چنین وحشت و ناامیدی را موجب گردیده است؟ همانطور که زمانی اطلاعات هسته‌ای ساختگی مجاهدین خلق برایشان موقعیت ساختگی خرید در حالی که با فرصت‌طلبی کامل بدست آمده بود. از ماه ژوئیه امسال، توافق هسته‌ای ایران به طرز غیرقابل بازگشتی چشم‌انداز سیاسی را تغییر داده است. چون گذشته سازمان مجاهدین خلق، دیگر برای تلاش‌های چند کارشناس تغییر رژیم مورد نیاز نیست و خواهان ندارد.

و البته، مریم رجوی کاملاً نسبت به سرنوشت حامی سابق خود صدام حسین واقف است. زمانی که دیگر به صدام حسین احتیاجی نبود، متحدان سابق وی او را برای محاکمه و مجازات به مردم عراق سپردند. همانطور که همگی مطلع هستیم او به دار آویخته شد.

بنابراین، محکوم نمودن ناگهانی، خاص و نامتعارف مجازات اعدام باید در این محتوا مورد قضاوت قرار گیرد. پیام وی به حامیانش اینست که «چه کسی می‌تواند یک قدیس را دار بزند؟»

***

مترجم: یاد دارم که در یکی از جلسات شورای ملی مقاومت در عراق، آقای «هدایت‌الله متین‌دفتری» نماینده جبهه دموکراتیک ملی در شورا، طرحی را مبنی بر رد مجازات اعدام برای تصویب به شورا آورد که با واکنش منفی شدید مسعود رجوی مواجه شد. بحث طولانی و مفصلی در گرفت و تقریباً تمامی اعضای غیر مجاهد شورا موافق طرح بودند اما رجوی در مقابل همه آن‌ها ایستاد و هزار استدلال آورد و بالأخره اجازه تصویب طرح مربوطه را نداد. حالا جالب است که مریم رجوی خود را مخالف مجازات اعدام جا می‌زند.




انتهای متن/

دوشنبه, 21 دی 1394 ساعت 15:07

نظر شما

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید