کتابشناسی و نفوذ
پیامدهای شکست پروژه نفوذ آمریکایی

ایجاد تغییرات سیاسی در ایران با حمایت از میانه‌روها اهدافی است که از سوی بازیگران این جریان گسترده سیاسی، اقتصادی و نظامی پیگیری می‌شد.

به گزارش موسسه راهبردی دیده‌بان، پس از مطرح‌شدن مسئله زمینه‌های نفوذ در کشور توسط مقام معظم رهبری، لازم به نظر می‌رسد که برخی مؤلفه‌های مربوط به جاسوسی و نفوذ، جهت آشنایی و تبیین برای فضای عموی جامعه مطرح‌شده و همچنین در آن بصیرت افزایی را مدنظر قرار داد.

دیده‌بان در نظر دارد این مسئله را در قالب کتاب‌شناسی‌های امنیتی مربوط به سرویس‌های جاسوسی غربی بالاخص آمریکا ارایه دهد.

در این گزارش به قسمت اول کتاب "اطلاعات و پاسخ‌گویی" نوشته «لوچ کی. جانسون» که در کشور آمریکا منتشر شده است می‌پردازیم.

این کتاب آخرین جلد از دوره پنج جلدی اطلاعات استراتژیک می‌باشد که در نه فصل به چاپ رسیده است. جلد پنجم حول محور نگرانی گردآوری شده است که مقامات ارشد از قدرت مخفی سوءاستفاده کنند که خطر این نگرانی در سال 1975 آشکار شد. در آن سال که یکی دیگر از رسوایی‌های دستگاه جاسوسی- اطلاعاتی آمریکا برملا شد و آن این که آژانس‌های اطلاعاتی و جاسوسی آمریکا در زمینه جاسوسی در مورد شهروندان آمریکایی مقصر شناخته شدند. در سال 1987 در قضیه «ایران-کنترا» نیز برخی عوامل اطلاعاتی به نقض قوانین اطلاعات پرداخته بودند.

قضیه از این قرار بود که سفر رابرت مک فارلین، مشاور امنیت ملی دولت ریگان به ایران و مذاکره با برخی مقامات ایرانی که پس از رایزنی‌ها و زمینه‌سازی‌های طولانی مدت صورت گرفت و پس از مدتی در روزنامه لبنانی «الشراع» افشا شد، پرده از وقایعی برداشت که در ایران «ماجرای مک فارلین» نام گرفت.

ماجرای مک‌فارلین در ایران یا همان ایران- کنترا در آمریکا، در چند دهه اخیر محل بحث و مناقشات بسیاری بوده است. در آمریکا، ایران- کنترا به عنوان بزرگ‌ترین رسوايی پس از واترگیت نیکسون شناخته می‌شود و نمونه‌ای روشن از فساد سیاسی و پیگیری اهداف شخصی و گروهی به جای منافع ملی قلمداد می‌گردد. پس از افشای واقعیات ماجرای ایران- کنترا، مقامات بلندپایه درگیر از جمله مک فارلین و اولویر نورث برکنار شدند، ریگان مجبور به تشکیل کمیسیون تحقیق موسوم به کمیسیون «تاور» شد که در جلسات متعدد مقامات بلندپایه دولت را مورد پرسش و بازخواست قرار داد.

مک‌فارلین، نورث و تعدادی دیگر از مقامات درگیر را مقصر شناخت و علیه آنها اعلام جرم کرد. علاوه بر آن نهادهای مختلف از جمله کنگره ابعاد تخلفات و فساد موجود در این پرونده را به طور گسترده بررسی و آن را در گزارشات متعددی منتشر کردند. زیرا مقامات سرویس‌های جاسوسی آمریکایی‌ قصد داشتند درآمد فروش چندین برابری سلاح به کشور ایران را صرف شورشیان و ضدانقلابیون نیکاراگوئه موسوم به «کنتراها» کنند.

در ایران البته ماجرا به گونه دیگری است و با توجه به عدم شفافیت ماجرا، سازمان‌دهندگان این پروژه سیاسی- اقتصادی - نظامی از آن به عنوان حماسه بزرگ قلمداد می‌کنند که به دلیل برخی کارشکنی‌ها به سرانجام نرسید!

حال واقعیت چیست؟ آیا ماجرا تنها آمدن یک مقام آمریکایی به ایران و ناکام برگشتن او بوده است؟ اسناد و مدارک منتشره از سوی کشورهای درگیر مسأله، چیز دیگری را نشان می‌دهد: معاملات پشت پرده با دخالت مقامات بلندپایه از چندین کشور، برای دور زدن موانع قانونی معاملات اسلحه در آمریکا، جنگ‌افروزی در امریکای لاتین و ایجاد تغییرات سیاسی در ایران با حمایت از میانه‌روها اهدافی است که از سوی بازیگران این جریان گسترده سیاسی، اقتصادی و نظامی پیگیری می‌شد.

در این تعاملات محرمانه، افراد متعددی نقش داشته‌اند که بررسی و تحلیل سوابق و فعالیت‌های هر کدام، بااهمیت است. از دلالان ایرانی این ماجرا می‌توان به یکی از آن‌ها، یعنی منوچهر قربانی‌فر (عضو سابق ساواک و دلال اسلحه) اشاره کرد.

اما در طرف آمریکایی، ویلیام کیسی (رئیس وقت سازمان سیا)، رابرت مک‌فارلین (مشاور امنیت ملی ریگان)، اولیور نورث (عضو شورای امنیت ملی آمریکا)، امیرام نیر (مشاور ضد تروریسم نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی، شیمون پرز) بازیگران اصلی بودند.

آمریکا جزء معدود کشورهایی است که مبحث پاسخ‌گویی دموکراتیک را وارد عرصه فعالیت‌های مخفی دولتی کرده است. دموکراسی و جاسوسی، ترکیب جالبی به دست نمی‌دهد. پنهان‌کاری بر خلاف شفافیت دموکراسی‌ها برای حفاظت از خود نیازمند سازمان‌های اطلاعاتی هستند اما شهروندان فرهیخته و اندیشمند در مورد وجود آژانس‌های مخفی در یک چنین جامعه باز هم احساس ترس و نگرانی می‌کنند.

در قسمت دوم این کتاب به بررسی جاسوسی‌های داخلی سازمان‌هایی مثل سیا و اف.بی.آی خواهیم پرداخت.




انتهای متن/

یکشنبه, 13 تیر 1395 ساعت 15:31

نظر شما

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید